اصالت، حفظ آنچه بعنوان معیار و ارزش، موجب بقا و سربلندی خانواده میشود.
اصالت داشتن به معنی زندگی مطابق با اهداف خود و ارزشهای و نه مطابق با ارزشها و اهداف دیگران است. وقتی اصالت داریم یعنی با خودمان و دیگران صادق هستیم و مسئولیت اشتباهاتمان را میپذیریم. ارزشها، آرمانها و اعمالمان با هم تناسب دارند. وقتی به خود اجازه میدهیم تا خودمان باشیم، میتوانیم آزاد و رها از انتظارات، از ایدههای دیگران استفاده کنیم و مطابق با ارزشهای انسانی و اهداف خود مسیر خود را در زندگی انتخاب کنیم.
میراث اصالت خانوادگی یعنی شکلگیری معیار و ارزشها با آموزش اخلاق، خصلتهای نیک و انسانی به فرزندان و انتقال فرهنگ و آداب و رسوم ملل و مذهبی به آنها.
امروز که شبکهی ارتباطات گسترش یافته و از طریق اینترنت راه ارتباط با ملتهای دیگر به سهولت امکان پذیر شده است، لازم است با دیدهی احترام، با فرهنگ آنها آشنا گردیده و نه تنها دایره معیارها و ارزشها را وسیعتر کرد، بلکه معیار و ارزشهای خود را به اشتراک گذاشت. از وظایف بارز و مهم والدین توجه به این امر مهم و یاد دادن آن با متدهای بهروز به فرزندان است.
چرا اصیل باشیم؟
واقعی زندگیکردن همیشه آسان نیست. گاهی اوقات با پایبند بودن به آنچه که میدانیم درست است، ممکن است مجبور به مخالفت با جمعیتی شویم. با این کار، یعنی خود را در معرض احتمال آسیب از طرف دیگران و انتخاب مسیر سختتر قرار دادهایم. از یک سو این کار به معنی از دست دادن برخی فرصتهاست. ما باید این مسئله را بپذیریم. با این حال، در بلندمدت نسبت به اشخاص بیثبات، آشفته، مردد یا غیرواقعی، فرصتهای بسیار بیشتری برایمان فراهم میشود. واقعی بودن مزایای دیگری نیز دارد:
- اعتماد و احترام
وقتی به خودمان پایبند هستیم، نه تنها به قضاوتها و تصمیمهایی که میگیریم اعتماد میکنیم، بلکه دیگران نیز به ما اعتماد میکنند. آنها به خاطر اینکه ما پای ارزشها و باورهایمان میایستیم به ما احترام میگذارند.
- اخلاقمداری
وقتی اصالت داریم، در انجام کارهای صحیح تردید نمیکنیم. پس نباید هیچگاه از خودمان انتقاد کنیم. آن کسی که هستیم، آنچه انجام میدهیم و آنچه بدان باور داریم، همگی کاملاً منطبق با یکدیگرند.
- توانایی مقابله با مشکلات
وقتی با خودمان و دیگران صادق باشیم، به جای اینکه از مشکلات طفره برویم یا اصلا آنها را نادیده بگیریم، قدرت و آزادی عمل برای مقابلهی سریع با آنها را داریم.
- محقق ساختن پتانسیلها
وقتی واقعی و حقیقی هستیم و کار درست را انجام میدهیم، به خودمان اعتماد داریم. پس میتوانیم همهی پتانسیلهایمان را در زندگی محقق سازیم. به جای اینکه به دیگران اجازه دهیم آنچه برایمان مناسب است را به ما اختصاص دهند، خودمان کنترل زندگیمان را به دست میگیریم.
- استرس کمتر
اگر هر روز به خود پایبند باشیم و مطابق با این امر رفتار کنیم، با خوشحالی و عزت نفسی که حس خواهیم کرد، استرس بسیار کمتری نسبت به زمانی که کسی دیگری باشیم، داریم.
چگونه اصیل باشیم؟
ما یک شبه خود واقعیمان را پیدا نمیکنیم و شکل نمیدهیم. در عوض، این فرآیند کشف، به صورت مادامالعمر ادامه دارد. که در اصل، این میراث خانوادگی است. ما باید:
1.مطابق با ارزشهایمان زندگی کنیم.
یعنی شناسایی معیارها و ارزشهای اصلی و سپس تعهد داشتن به زندگی و کار. بعد از آن است که میبایست اهداف شخصی و حرفهایمان را مطابق با این ارزشها مشخص کنیم.
2.شکاف شخصیتی را شناسایی کنیم.
معمولاً شکافی بین کسی که اکنون هستیم و کسی که فکر میکنیم میتوانیم باشیم، وجود دارد. پس سعی کنیم با نوشتن فهرستی از واژههایی که توصیفکنندهی ویژگیهای شخصی است و همچنین فکر کردن دربارهی آنها، این شکافها را پیدا کنیم. همچنین اگر مثل بسیاری از مردم هستیم، پس ما هم هویتهای مختلفی در کار و زندگی شخصیمان داریم. دکتر سوزان هارتر استدلال میکند که شخصیتهای ما نمیتوانند ثابت باشند. پس باید منعطف باشیم و این انعطافپذیری به ما امکان تغییر و رشد و محقق ساختن فرصتهای جدید را میدهد. با این حال، خود واقعی ما فارغ از اینکه در چه موقعیتی هستیم، ثابت باقی میماند. فقط به این خاطر که نقشهای مختلفی داریم، به این معنی نیست که باید هر بار نقاب متفاوتی به صورت داشته باشیم.
3.اخلاقمدارانه زندگی کنیم.
توسعه و حفظ اخلاقمداری شجاعت میخواهد. در اصل هدفمان یاد گرفتن چگونگی گوش دادن به آن «صدای کم درونمان» است. زندگی اخلاقمدارانه به این معنی هم هست که مسئولیت کارهایمان از جمله اشتباهاتمان را بپذیریم و سعی کنیم هر گونه نقص و عیبی را برطرف کنیم.
4.صادقانه ارتباط برقرار کنیم.
ارتباط صادقانه یعنی گفتن آنچه که باور داریم، ضمن آنکه به نیازها و احساسات دیگران احترام میگذاریم. این کار مستلزم هوش هیجانی و مهارتهای خوب ارتباطی است. آنچه در ذهنمان است را بگوییم و از اشارات سری یا تدابیر دیگری برای انتقال منظور خود استفاده نکنیم. ارتباط صادقانه به معنی سر قول بودن هم هست. اگر به کسی قول میدهیم، این قول را پیمانی تخطیناپذیر در نظر بگیریم. هیچگاه قولی ندهیم که نمیتوانیم به آن عمل کنیم.
5.قضاوت نکنیم.
فرضیهپردازی دربارهی دیگران در زندگی آسان است. جایی که قضاوت لازم نیست، قضاوت خود را بیان نکنیم. اجازه دهیم اعمال دیگران معرف آنها باشند، و سعی کنیم حرف آنها را همانگونه که هست بپذیریم.
6.اعتمادبهنفس به وجود بیاوریم.
واقعی بودن مستلزم قدرت شخصیت است، به ویژه زمانی که دیگران به ما فشار میآورند تا به گونهای عمل کنیم که میدانیم اشتباه است. درکی قوی از خود و قاطعیت لازم برای پافشاری بر موضعمان به ما کمک میکند تا در موقعیتهای چالشبرانگیز موفق شویم.
7.احساسات خود را مدیریت کنیم.
وقتی واقعی زندگی میکنیم، نیازهای دیگران را در نظر میگیریم و تلاش میکنیم با احترام رفتار کنیم. این بدان معنی است که در موقعیتهای استرسزا، با کنترل احساساتمان، احترامی و آرامش درونی برای اطرافیانمان به وجود میآوریم. چرا که پس از آن، در همهی جوانب زندگی و حرفهمان به ما خدمت خواهند کرد.
“مردمی که از تاریخ، اصل و فرهنگ گذشته خود آگاهی نداشته باشند، مانند درختی است که ریشه ندارد.” (مارکوس گاروی)
در ایالات متحده، ماه اکتبر را به عنوان ماه ملی تاریخ خانواده جشن میگیرند. دانستن، ثبت، حفظ و به اشتراک گذاشتن سوابق خانوادگی، میتواند مزایای بیشماری را برای افراد، خانوادهها و کل جوامع فراهم کند. سابقه خانوادگی چیزی فراتر از نمودارهای شجرهنامه، سرشماریها و تاریخ تولد است. میتواند پادزهر قدرتمندی در برابر تجارب نامطلوب زندگی باشد که امروزه با آن روبرو هستیم و به ما درک قویتری از اینکه چه کسی هستیم و انگیزه بخشیدن به ریشههایمان برای نسلهای آینده میدهد.
میراث، هویت منحصر به فرد و موروثی یک فرد از هویت خانوادگی است: ارزشها، سنتها، فرهنگ و آثاری که توسط نسلهای گذشته به ارث رسیده است. ما به طور کلی میراث را عناصر مثبت و معنادار هویت خانواده خود میدانیم که در زندگی خود گنجانده و به نسلهای بعدی منتقل میکنیم. در واقع، محققان دانشگاه دریافتند که، بچههایی که از نظر عاطفی سالمتر هستند و احساس بهتری نسبت به خود دارند، در مورد بستگان و سابقه خانوادگیشان به آنها آموزش داده شده است.
فرزندان با روشهای ذیل و نه محدود به آنها با اصالت و میراث خانوادگی خود آشنا میشوند.
- حضور در بین پدربزرگ و مادربزرگها
- با آموزش آشپزی
- بازدید از جشنوارههای فرهنگی و نمایشگاههای موزه
- یادگیری زبان و گویشهای محلی
- نوشتن شجرهنامه
- خواندن کتابهای کهن و دیدن مستندهای تاریخی
- قصهگویی، نوشتن اطلاعات خانواده و سنتهایشان
ما اکنون بیش از هر زمان دیگری به تاریخچه خانواده نیاز داریم. آشنایی با میراث و اصالت خانوادگی، میتواند ارتباط مهمی با هویت فرزندان ایجاد کند و دنیای جدیدی را در فرهنگها و سنتهای بگشاید. اجازه ندهیم میراث خانوادهمان بدون آموزش به فرزندانمان از بین برود.