میل به جاودانگی از دیرباز تاکنون یکی از بزرگترین دغدغههای بشریت بوده، و به موجب آن افراد تلاش میکنند در طول زندگی و حیات خود اعمال تاثیرگذاری انجام دهند که بعد از مرگ نیز در اذهان و یادها باقی بمانند.
هر فرد برای تاثیرگذار بودن، نیاز به بیان جهانبینی خود دارد. و لازمه اصلی بیان این جهانبینی، نیاز به درکشدن از سوی اطرافیان است که بتواند بسیار ملموس، موثر و ماندگار بماند.
انسان از هر هنری سعی در بیان احساسات درونی خود دارد. در ادبیات، زندگینامهها بهعنوان یادآوری وقایع واقعی، تاریخ خودآگاهی، آینه جامعه و منبع بینش اخلاقی فرد از زندگی، در نظر گرفته میشوند. نوشتههای زندگی صرفاً حکایت نیستند، بلکه مکاشفهای از خود به جهان هستند.
اگر لذت شهرت را چشیده باشید یا پس از گذراندن شکستهای پیاپی به موفقیتهای عجیب و بزرگی دست یافته باشید و هنوز دغدغهی چراییِ نوشتن زندگینامه را ندارید، دلایل دیگری برای نوشتن زندگینامهتان وجود دارد:
- میل به جاودانگی؛
- تاثیرگذاری؛
- میراثی گرانبها؛
- آیندهی بهتر با خودشناسی؛
- تحریک میل به خلاقیت؛
زندگینامه میراثی معنوی برای هویتبخشی به نسل آینده
موفقیت و زندگی حاضر ما برآیند سبک زندگی و میراث اجداد ماست، که میبایست به فرزندان ما نیز منتقل شود. البته که در هر برهه زمانی این انتقال بسته به شرایط اجتماعی صورت میپذیرد. در گذشته پسران در کنار پدران و دختران در کنار مادران از سنین کم تمام مهارتهای زندگی را آموزش میدیدند و با حضور همیشگی در کانون خانواده با سنین مختلف، فرهنگ، قصهها، مهارتهای کاری، هنر، اخلاق، معرفت و اصالت خانوادگی را فرا میگرفتند. و بدینصورت راه و روش زندگی، چالشها، موفقیت و ناکامیها را بصورت گروهی تجربه میکردند.
حالا دنیای مدرنیته موجب شکاف و فاصله بزرگ بین سنین مختلف خانواده شده است و صد البته حضور رسانهها و میزان اطلاعاتی که در اختیار نسل آینده قرار میدهد موجب سرگردانی نسل جوان شده است. نقش رسانهها در پویایی جامعه را نباید فراموش کرد، ولی این نکته را نیز نباید از ذهن دور کرد که این پویایی باید بر روی تاریخ و چیزی اصیل بنا گردد. ثبت و ضبط زندگینامه بصورت جذاب وسیلهای برای انتقال همه موارد بالا در کنار سبک سنتی است. البته که باید در مرمت نقش سنتی خانواده کوشا بود ولی استفاده از روشهای نوین قصهنویسی و رسانههای دیجیتالی کمک شایانی به این منظور میکند.
میل به جاودانگی:
اغلب ما بهخصوص با بالاتر رفتن سنمان به این فکر فرو میرویم که کاری انجام دهیم تا مرگ، نابودی کامل ما نباشد و به قول لانگ فلو «رد پایی روی ساحل شنی زمان» از خود به جا بگذاریم. نوشتن از خود و زندگی خود یکی از این کارهاست.
همهی ما منحصربه فردیم و در زندگی خود تجربههای منحصربه فردی داریم. به همین دلیل است که این همه راجع به جنگ، عشق، بخشش، ایثار، انتقام، آزادی و … نوشتهاند و هنوز هم مینویسند. چون هر کسی این مسائل را از دریچۀ نگاه خود روایت میکند و این، آن را متمایز و خاص میکند. پس نباید اجازه بدهیم که تصورِ معمولی بودن، ما را از واقعیتِ منحصربه فرد بودن دور کند.
ما میتوانیم دریچه خاص نگاه شما به زندگی را کشف کرده و بنویسیم.
تاثیرگذاری:
یکی از مهمترین اهداف کسانی که نوشتن زندگینامهشان را به ما سفارش میدهند، آگاهیشان از تاثیرگذاری آن بر خواننده است. در اصل شخص میلیاردر میخواهد غلبه بر سختیها و مسیر ثروتمند شدن خود و دیگری رسیدن به سلامتی و مبارزه با بیماری لاعلاج خود را نشان دهد. آن هنرمند موفق میخواهد با نوشتن از پستی و بلندیهای راه رشد، اهمیت تلاش را به خواننده تزریق کرده و از این راه بر زندگی او اثر بگذارد. تاثیرگذاری ابعاد کوچکتر و پر اهمیتتری نیز دارد. شاید شما قهرمان شنا نباشید اما اینکه با «ترس از آب» خود مقابله کردهاید ارزشمند است. شاید افراد دیگری هم هستند که میتوانند در این حس با شما مشترک باشند و با خواندن قصه زندگی شما قدمی تازهای بردارند. این یعنی تاثیرگذاری.
ما نقاط تاثیرگذار زندگی شما را به قلم در میآوریم.
میراثی گرانبها:
پیام و میراث ما برای آیندگان: ما اینجائیم تا از معنای زندگی خود اطلاعات مفیدی مانند سبک زندگی، افکار، انتخابها و احساساتمان با شما نسل آینده مطرح کنیم. کسانی که نوشتن زندگینامهشان را به ما سفارش میدهند دوست دارند زندگیشان را صادقانه، بیطرف و بیغرض بنویسیم تا سند معتبری از تاریخ و شرایط زمانشان باشد. حتماً روایت ما از دورانمان با روایتهای دیگر اختلاف دارد. این نقطهی قوت ماست چرا که تمام گوشههای پنهان از دورانمان را آشکار، تا برای نسل بعد و نسلهای بعد بسیار ارزشمند، آموزنده و یا سرگرمکننده باشد.
آیندهی بهتر با خودشناسی:
مزایای نوشتن زندگینامه، مختص گذشتگان و محدود به زمان پس از مرگ نیست. شاید با روی کاغذ آوردن مراحل مختلف زندگی و یادآوری خاطرات فراموششدهای، لذتی در حال را تجربه کنید و یا از زاویه دیگری به یک ماجرای تلخ در گذشته نگاه کنید و بتوانید پس از سالها کینهتوزی، کسی را ببخشید. این کار خود نوعی نوشتار درمانی است. این فرصت خوبی برای خودشناسی و خودکاوی است تا آگاهانه به دنبال لایههای معنایی در لابهلای سالهای زندگی خود باشند. یادآوری و نوشتن انسان را باهوشتر و خلاقتر میکند.
ما میتوانیم با نمایش تصویری کلی از زندگیتان، کمک کنیم تا با خود واقعیتان مواجه شوید.
تحریک میل به خلاقیت:
شما با زندگینامهنویسی به کمک ما، تصورات و تخیلاتتان را برمیانگیزانید. با نوشتن جملهای کوتاه و خوب در قصه، روحیۀ خلاقانۀ شما تحریک و تقویت، خاطرات نهفتۀ شما بیدار و شما با چالشهای نیروبخش و فرحانگیزی روبهرو میشوید.
در بیشتر زمانها وقتی دست به انجام کاری میبریم هدفی جز رسیدن به یک نقطۀ مشخص در آینده نداریم. اما بهتر است گاهی از این طرز تفکر دست برداریم و به معنادهی به مسیر حرکتمان چنگ بزنیم.
حال عشق و اشتیاق را با دانش بیهمتایی که از زندگی خود دارید بیامیزید تا به سلاحی قوی مجهز شوید. با این سلاح زندگینامه خود را بنویسید که بارها و بارها دلنشینتر و استثناییتر از هر قصهای است که حرفهایها نوشتهاند.
لازم است بدانید که در این نبرد سخت، یکه و تنها نبوده، بلکه ما هم در کنار شما هستیم.
گروهی نویسنده ممتاز با خود قرار گذاشتهایم تا به کمک شما، زندگینامهای فاخر بنویسیم.
مزیتهای حفظ و انتقال ارزشهای خانوادگی:
- هویت و ارتباط: انسانها دلبستگی، تعلق و ارتباط را میخواهند. هر چه بیشتر درباره گذشته خود کشف کنیم، ارتباط بیشتری با اجدادمان احساس میکنیم. همانطور که ما تاریخ خود را ثبت میکنیم، فرصتی را برای نسلهای آینده باز میکنیم تا وقتی ما نیز رفتیم با ما ارتباط برقرار کنند.
- رحم، شفقت و تابآوری: با یادگیری تاریخ اجدادمان، درک بیشتری از چالشهایی که با آنها روبرو بودهاند، و شکستها و زنده ماندن آنها در دوران سخت را میبینیم. داستانهای آنها به ما یادآوری میکند که مطمئناً همه چیز در زندگی به راحتی انجام نمیشود، ناامیدیها رخ میدهند و نابرابریها وجود دارد، اما ما میتوانیم بهبود پیدا کنیم، پیروز شویم. بروس فیلر، اینطور خلاصه میکند: «هرچه بچهها از تاریخچه خانوادهشان بیشتر بدانند، احساس کنترل بر زندگیشان قویتر میشود، عزت نفسشان بالاتر میرود.»
- سلامت عاطفی را افزایش میدهد: روانشناسان دانشگاه در آتلانتا دریافتند که هر چه کودکان بیشتر در مورد خانواده خود بدانند، احساس کنترل آنها بر زندگی خود قویتر میشود. آنها همچنین عزت نفس بالاتری داشتند و معتقد بودند که خانوادههایشان موفقتر عمل میکنند. حتی اگر فقط 9 سال داشته باشند، هویت آنها به 100 سال قبل باز میگردد و به آنها ارتباط، قدرت و انعطاف میبخشد.
برخی افراد حس قوی نسبت به حفظ میراث خود دارند. آنها میتوانند به برافراشته شدن پرچمی که با داستانها و سنتهایی که از والدین یا پدربزرگ و مادربزرگشان به اشتراک گذاشتهاند، و حتی با علاقه به مشاغل یا ارزشهای منحصربهفرد خانوادهشان حس خوب در جامعه ایجاد کنند. یکی از راههای انجام اصلاحات در جامعه و انتقال حس خوب، قصهگویی در خانواده است.